«رضا الماسی»؛ شهیدی که دغدغه خدمت داشت
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۴۲۰۳۰
با اینکه رضا مأموریتی برای تأمین امنیت منطقه نداشت اما دلش میخواست بماند و خدمت کند، آن روزها شاهیندژ آرام بود اما بوکان وضعیت خوبی نداشت، معمولاً کارهای خرید منزل را خودش انجام میداد اما روزهایی که درگیر اغتشاشات شده بود حتی فرصت خرید نان برای خانه را هم نداشت.
به گزارش خبرنگار ایمنا، کمی بیشتر از یک سال پیش به دنبال مرگ دختری سروصدای آشوبهایی در گوشه و کنار میهن بلند شد و تجمعهایی که خشنترین حالت اعتراض مثل ویرانی و تخریب و از بین بردن اموال عمومی را به دنبال داشت، شکل گرفت، به راه افتادن حرکتهای بیثبات به سرکردگی جاهلان دور گودنشین که چون طبل توخالی، جز حرف زدن کاری دیگر از دستشان برنمیآمد، از پیامدهای فراخوانهایی بود که در نهایت حماقت اعلام میشد، در مقابل این اقدامات اغتشاشگران که با هدف ایجاد ناامنی و ایجاد شکاف قومیتی انجام شد، مردانی قد علم کردند و در برابر این ناآرامیها با تمام وجود ایستادند و برای امنیت مردم از جان شیرین نیز گذشتند، این روزها در آستانه اولین سالگرد شهادت مردان خوشغیرت زمانمان بیشتر از آنها خواهیم گفت، امروز از شهید «رضا الماسی» خواهیم گفت؛ با ما همراه باشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بزرگ شده شاهین دژ در استان آذربایجانغربی بود، سال ۸۳ عقد کرد و اردیبهشت یک سال بعد هم عروسی آن هم با یکی از دخترهای فامیل که ارتباط دوری با هم داشتند، محل کارش در آموزشگاه نظامی مالکاشتر بود، به همین خاطر از شاهیندژ به ارومیه رفتند و حدود ۱۵ سال آنجا زندگی کردند. مبینا و امیرعلی هم در ارومیه به دنیا آمدند، دو سه سال پیش تصمیم گرفت که به بوکان برای ادامه خدمت برود، با اینکه گرفتن انتقالی کار سختی بود اما کارهای رضا خیلی زود انجام شد، بیشتر در سپاه کارهای اداری انجام میداد اما با شدت گرفتن اغتشاشات شبها تا دیر وقت در بوکان میماند و به همکارانش کمک میکرد، با اینکه رضا مأموریتی برای تأمین امنیت منطقه نداشت اما دلش میخواست بماند و خدمت کند، آن روزها شاهیندژ آرام بود اما بوکان وضعیت خوبی نداشت، معمولاً کارهای خرید منزل را خودش انجام میداد اما روزهایی که درگیر اغتشاشات شده بود حتی فرصت خرید نان برای خانه را هم نداشت.
حسرت شنیدن صدای بابا به دل بچهها ماندبیستوچهارم آبانماه بود، شلوغیهای شهر اجازه نداد که برای نهار به خانه برود، آن روز مبینا دخترش کلاس آنلاین داشت و سایت هم مشکل پیدا کرده بود، با بابا تماس گرفت و مشکلش را گفت، با همه شلوغیهایی که داشت مشکل مبینا را حل کرد و قرار شد ۱۰ دقیقه دیگر تماس بگیرد تا خیالش راحت شود که او برای درسش با مشکلی مواجه نشده است، ۱۰ دقیقه گذشت اما تماس نگرفت...
آن روز خیابانها خیلی شلوغ بود، یکی از همکارانش با سلاح ساچمه زن تیر خورده بود. درست ۱۰ دقیقه بعد از تماس با مبینا بود که یک مرتبه همکارانش متوجه شدند که رضا روی زمین افتاده است، خیلی زود او را به حیاط سپاه انتقال دادند و دکمههای لباسش را باز کردند و دیدند که گلوله کلت به قلبش اصابت کرده و در جا شهید شده است، او آن لحظه اسلحه نداشت...
رضا موقع شهادت ۴۴ سال داشت و ۲۱ سال هم بود که در سپاه خدمت میکرد، دانشجوی ترم اول کارشناسیارشد در رشته حقوق بود، میخواست تا دکترا پیش برود اما تیر نامردان اجازه نداد، بعد از شهادت پیکر پاکش در شاهیندژ به خاک سپرده شد، از آن روز بود که مبینای ۱۶ ساله و امیرعلی ۶ ساله طعم تلخ از دست دادن پدر را چشیدند و دلتنگ شنیدن صدای بابا شدند آن هم فقط برای یک بار دیگر....
کد خبر 698209منبع: ایمنا
کلیدواژه: شهید مدافع امنیت شهدای مدافع امنیت شهدای امنیت اغتشاشگران بوکان شاهین دژ شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق شاهین دژ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۴۲۰۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وحدت در آزادی مطلق، کبریت بیخطر!
به گزارش "ورزش سه" در شرایطی که دانیال اسماعیلیفر با حکم کمیته انضباطی بازی مقابل تیم سابقش را به دلیل محرومت از دست داد وحدت حنانوف بعد از ماهها در ترکیب اصلی پرسپولیس به میدان رفت.
حنانوف که چیزی حدود یک ماه مصدوم و دور از میدان بود آخرین بار در انزلی و حدود هفت ماه پیش برای پرسپولیس در ترکیب اصلی بازی کرده و بعد از آن یک نیمکت نشین محض بود که تعداد دقایق بقیه بازیهایش در لیگ برتر به اندازه یک بازی نود دقیقهای دیگر هم نشد.
با این وجود وحدت مقابل سپاهان فیکس شد و در شرایطی که چندان تحت فشار قرار نگرفت در فاز حمله نیز مطابق انتظار حرفی برای گفتن نداشت.
حنانوف یک نفوذ فوق العاده با پاس عالی اورونوف داشت اما با وجود کنترل عالی و پیشروی با توپ در ارسال پاس به جلو برای آلکثیر تعلل کرد و یک موقعیت خوب را به باد داد. در یک صحنه هم نفوذ او بینتیجه ماند چرا که کنعانی زادگان به شکل عجیبی به او پاس نداد و وحدت دست خالی برگشت.
حنانوف در کارهای تدافعی نسبتا کیفیت خوبی ارائه کرد و مثل همیشه نمایش پرجوش و خروشی داشت و هم روی هوا هم زمین مسلط بود. البته او یک اشتباه هم مرتکب شد که رضا شکاری قدر آن موقعیت را ندانست.
نکته عجیب اینکه در برخی از صحنههای این بازی بخصوص در نیمه دوم بازیکنان سپاهان کلا قید یارگیری با حنانوف را زده بودند و این بازیکن فضای خوبی مقابل خود میدید اما توان حمله و کارهای ترکیبی را نداشت و در فاز حمله یک کبریت بیخطر به نظر میرسید.
سرانجام وحدت در دقایق پایانی بازی تعویض شد و جای خود را به فرشاد فرجی داد که زمان چندانی برای خودنمایی در اختیار نداشت و تیمش هم ده نفره بود.